پیشنهاد فیلم (نوامبر شیرین)

 

 

نلسون ماوس (کیانو ریوز) در قسمت تبلیغات کار می‌کند و تمام عمر خود را صرف موفقیت در این حرفه کرده است. وی به طور اتفاقی در امتحان تمدید گواهینامه خود با زنی بنام سارا دیور (شارلیز ترون) برخورد می‌کند که با تمام زن‌هایی که نلسون تاکنون دیده‌است، تفاوت دارد. در این امتحان، نلسون باعث می‌شود تا سارا نتواند مدرک خود را بگیرد و تلاش می‌کند تا خسارتی که به سارا زده است را از طریق پرداخت وجه نقد جبران کند. اما سارا از نلسون می‌خواهد تا ۱ ماه (ماه نوامبر) در کنار هم زندگی کنند تا وی بتواند زندگی نلسون را متحول کند اما نلسون قبول نمی‌کند و... بعداز چند روز نلسون قبول می کند و عشقی میان ان دو شعله ور میشود.با گذشت 1ماه نلسون به سارا پیشنهاد ازدواج میدهد اما او قبول نمی‌کند و.....

نلسون میفهمد که سارا به بیماری سختی مبتلاست. با فرارسیدن سال نو نلسون برمیگردد و میگویید هیچ برایش مهم نیست که او به بیماری مبتلاست و میخواهد فقط در کنارش یعنی سارا زندگی کند. در اخر سارا چشمان نلسون را میبندد و در همین لحظه از پیشش میرود و......

پیشنهاد فیلم(مادام بوواری)

دوباره شروع کردم به فیلم دیدن...   

 

  • اما بوواری: "اما" شخصیت اول داستان بوده و نام داستان از نام او گرفته شده است. او دختری شهرستانی است که انتظارات سیری ناپذیری از دنیای خود دارد و مشتاق زیبایی، ثروت، عشق و جامعه‌ای سطح بالاست. بخش عظیمی از داستان حول اختلافات میان ایده‌آل‌های خیالبافانه و جاه طلبانه اما و واقعیت‌های زندگی روستایی او می‌چرخد، به خصوص که این قضایا او را به سوی دو عشق زناکارانه سوق داده و بدهی‌های قابل توجهی برایش به همراه می‌آورند، که سرانجام باعث می‌شود اما اقدام به خودکشی بکند..
  • شارل بوواری: شارل بوواری، همسر اما، مردی بسیار ساده و معمولی بوده و با توقعات خیالبافانه همسرش فاصله زیادی دارد. او پزشک روستای یونویل است ولی در این زمینه استعداد خاصی از خود نشان نداده و در واقع فاقد صلاحیت لازم برای پزشکی است. با وجود اینکه همه اهالی روستا از شهوترانی‌های اما خبر دارند، شارل چیزی از این موضوع نمی‌داند و کنترلی روی همسرش ندارد، زیرا در واقع همیشه درگیر سروسامان دادن به خراب کاری‌های خودش است. او همسرش را می‌پرستد و او را زنی بی عیب و نقص می داند.
  • رودولف بولانگه: رودولف بولانگه روستایی ثروتمندی است که اما را هم به زنجیره طولانی معشوقه‌هایش اضافه کرده است. او علاقه شدیدی نسبت به اما در خود نمی‌بیند و در حالی که اما بیشتر و بیشتر وابسته او می‌شود، احساس دلزدگی و نگرانی از بی احتیاطی‌های اما در رودولف شدت می‌گیرد. بعد از اینکه آن دو تصمیم به فرار با یکدیگر می‌گیرند، رودولف در می‌یابد که قادر به این کار نیست، به ویژه به این خاطر که اما به تازگی صاحب دختری به نام "برت" شده است. به همین دلیل رودولف، در روز تعیین شده برای فرار به تنهایی از روستا می‌گریزد و اما را دچار شکست روحی شدیدی می‌کند.
  • لئون دوپوا: لئون دوپوا منشی جوانی از اهالی یونویل است. او پس از رودولف بولانگه دومین فردی است که با اما بوواری رابطه عاشقانه برقرار می کند. 

     

  • پیشنهاد فیلم(کوهستان سرد)

       

     کوهستان سرد (Cold mountain) روایتگر زندگی اینمان (جود لاو) و آدا (نیکول کیدمن) است که علیرغم میل باطنیشان (همانند بیشتر مردم)، سرنوشت زندگی‌شان با جنگ و خونریزی عجین شده و دوران سخت و رقّت‌باری از ترس، خشم، اضطراب، ناامیدی و از همه مهم‌تر، انتظاری نومیدانه (که از تم‌های اصلی فیلم است) را برای‌شان رقم می‌زند.

    اینمان، سرباز جوانی که به رغم جراحت شدیدی که در جنگ برداشته، سفر اُدیسه‌واری را در تلاش برای رسیدن به خانه‌اش در کوهستان سرد (شمال کالیفرنیا) آغاز می‌کند؛ سفری طولانی، مشقت‌بار و خسته‌کننده که به امید رسیدن و دیدار دوباره نامزدش «آدا» تحمّل‌پذیر شده است. در نبود اینمان، آدا که دختری حسّاس و بی‌تجربه است، با دختری جسور و خودساخته به نام روبی (رنه زلوگر) آشنا می شود؛ کسی که راه و رسم زندگی در طبیعت وحشی کوهستان و محیط ناامن دوران جنگ و شیوه اداره مزرعه پدرش را به آدا می‌آموزد و رنج سال‌های تنهایی و انتظار و جنگ را با او تقسیم می‌کند. سرانجام، اینمان به خانه می‌رسد؛ امّا خوش‌بختی آنان زمان زیادی دوام نمی‌آورد؛ چرا که سرنوشت، بازی دیگری برای‌شان رقم زده است.

    کوهستان سرد، فیلم ستاره‌هاست: جود لاو، نیکول کیدمن، رنه زلوگر و ... به نویسندگی و کارگردانی، آنتونی مینگلا (کارگردان فیلم‌هایی چون: «بیمار انگلیسی» و «آقای ریپلی با استعداد»)؛  نکته جالب و نوآورانه فیلم، عبور از رنج‌ها و زشتی‌های جنگ و پناه بردن به طبیعت بکر و زیبای کوهستان است؛ تنها پدیده‌ای که بر خلاف جنگ و حتّی عشق، همیشه ماندگار و پابرجاست.

    صحنه فوق العاده زیبای پایان فیلم، از تأثیرگذارترین سکانس‌های فیلم بود؛ زمانی که آدا پس از مرگ اینمان، در مزرعه سرسبز و زیبای پدر، به همراه فرزندش حضور دارند. در این سکانس است که زیبایی زندگی و آرامش طبیعت بکر کوهستان، به معنای واقعی‌اش در چهره آدا، موج می زند؛ زنی که اکنون حتّی از چهره‌اش نیز می‌توان متوجّه تغییرات اساسی شخصیت او، از زنی وابسته و حسّاس، به انسانی خودساخته، رنج کشیده که تمامی خاطرات تلخ گذشته را پشت سر گذاشته و راه زندگی و امید را از طبیعت فراگرفته و سرشار از اشتیاق به اینده، چشم دوخته است 

     

     نقل قول‌ به یاد ماندنی فیلم

    آدا: چیزهایی که از دست دادیم، دیگه هیچ وقت به ما بازگردانده نمی‌شوند.  تنها کاری که از دست ما بر می‌اید، این است که از گذشته، درس بگیریم و با آرامش، به آنها بنگریم. 

    دیشب پس از مدتها برای دومین بار این فیلمو دیدم و از اونجایی که عاشق جود لاو هستم کلی گریه کردم...عجب داستانی...محشره...


    پیشنهاد فیلم(one day)

       

    یک روز  اقتباسی است از کتاب پرفروشی به همین نام به قلم آقای دیوید نیکولس. کسانی که کتاب « یک روز » را خوانده اند معتقدند که این کتاب از بس که عشق را زیبا توصیف کرده، خواننده اش را به گریه می اندازد...  

    اِما مورلی ( آن هاتاوی ) و دکستر میهیو ( جیم استارگس ) دو دانشجویی هستند که تمام مدت شب فارغ التحصیلی شان را در کنار یکدیگر سپری می کنند. این شب به قدری برای آنها لذت بخش و خاطره انگیز می شود که آنها تصمیم می گیرند با یکدیگر عهد ببندند تا هر سال در روز 15 جولای  یکدیگر را ملاقات کنند تا به این ترتیب هم یاد قدیم را زنده کرده باشند  هم اینکه یکدیگر را در جریان کار و زندگی و پیشرفتهایشان قرار بدهند.اِما که از طبقه پائین جامعه است ،بعد از فارغ  التحصیلی از دانشگاه شغلهای مختلفی را انتخاب می کند اما در نهایت به دلیل آنکه بسیار به نویسندگی علاقه دارد تصمیم می گیرد زندگی اش را در این مسیر پیش بگیرد و در این راه هم تقریبا موفق می شود. دکستر هم به دلیل وضعیت خوب مالی و اجتماعی که خانواده اش دارد خیلی زود تبدیل به یک چهره مشهور تلویزیونی می شود و محبوب دل هزاران دختر. سالها از زمان فارغ التحصیلی می گذرد و حالا اِما یک نویسنده کتاب کودکان است اما دکستر رفته رفته به دلیل موقعیت شغلی ایی که دارد ، به سمت الکل و مواد مخدر کشیده می شود به عبارت ساده تر اخلاق را می بازد. حالا نوبت دوست قدیمی دکستر یعنی اِما هست که او را از این منجلاب خارج کرده و معنی واقعی زندگی را به او بفهماند!

      
    اِما که آن هاتاوی نقشش را بازی می کند دختری از طبقه پائین جامعه است که به نظر می رسد از همان ابتدا عاشق دکستر شده اما به دلیل حجب و حیا! یا هر چیز دیگر، احساسش را به وی نمی گوید و حالا او بعد از ناامید شدن از دکستر تصمیم می گیرد با یک شخصیت عجیب و غریب به نام ایان ( رافائل اِسپال ) که قصد دارد یک کمدین بزرگ شود، رابطه برقرار کند. این رابطه همانطور که انتظار دارید به جدایی می کشد و... حالا در آنطرف قضیه آقای دکستر وجود دارد که با هر دختریکه دور و برش بوده رابطه برقرار کرده و اِما هم این را به خوبی می داند و... 
     
    اگر می خواهید فیلمی ببینید که یک دختر و پسر در تمام مدت عمرشان فقط به فکر همدیگر هستند و از دنیا غافل، « یک روز » فیلم شماست.

    پیشنهاد فیلم(عشق سالهای وبا)

     

      

     

    عشق سال‌های وبا، داستان عشق مردی به نام فلورنتینو آریساست که 50 سال صبر می‌کند تا به عشق خود - فرمینا دسا - برسد. داستان در دهه‌های اول قرن بیستم می‌گذرد. این رمان که اثر گابریل گارسیا مارکز و در سال 1985 منتشر شده است، در حال حاضر جزو 100 اثر پرفروش قرن محسوب می‌شود و به فارسی نیز ترجمه شده است.    

     خاویر باردم در نقش فلورنتینو آریزا ظاهر می‌شود؛  جوانی  که دل در گروی عشق دختری به نام فرمینا دارد.  ولی با مخالفت پدر دختر روبرو شده وبه اجبار پدر  از آن محل مهاجرت می‌کنند. این دو پیمان وفاداری می‌بندند.  در عین حال، پزشک جوانی هم دل‌بسته‌ی دختر شده و درنهایت با او ازدواج می‌کند. فلورنتینو در طول پنجاه سال، سعی می‌کند به پیمان خود وفادار باشد. اما نمی‌تواند و با بیش از ۶۲۰ زن رابطه برقرار می‌کند (جالب‌ است که نام و مشخصات آن زن‌ها را در دفترچه‌ای ثبت می ‌نماید). حتی با وجود کهولت سن، به دختری از اقوام‌شان هم که به او سپرده شده، رحم ندارد.

    در نهایت با مرگ پزشک، شرایط وصال این دو بعد از نیم قرن مهیا شده و …