نمی دونی چه آشوبم از این آرامش خونه ...

  

تو رو تو گریه می بوسم ، تو رو که غرق لبخندی
رو این حالی که من دارم ، چرا چشماتو می بندی
بذار این آخرین روز رو تمام باورت باشم
بذار فردا تو این خونه ، تو آغوش تو پیدا شم
نمی دونی کنار تو چه حالی داره بیداری؟
بذار باور کنم امشب ، تو هم حال منو داری 


نمی دونی چه آشوبم از این آرامش خونه
از این رویای شیرینی که می دونم نمی مونه 


چه قدر این حس من خوبه ، همین که از تو می میرم
همین که هر نفس امشب ، هوامو از تو می گیریم
نمی دونی کنار تو چه حالی داره بیداری
بذار باور کنم امشب ، تو هم حال منو داری
نمی دونی کنار تو چه حالی داره بیداری
بذار باور کنم امشب ، تو هم حال منو داری

من برای تو باشم ، تو برای من؛ تنها ...

 

آرزوی من این است که دو روز طولانی ...در کنار تو باشم فارغ از پشیمانی 

آرزوی من این است یا شوی فراموشم...یا که مثل غم هر شب گیرمت در آغوشم 

آرزوی من این است که تو مثل یک سایه...سرپناه من باشی لحظه تَر گریه 

آرزوی من این است نرم و عاشق و ساده....همسفر شوی با من در سکوت یک جاده 

آرزوی من این است هستی تو؛ من باشم...  

لحظه های هشیاری ، مستی تو؛ من باشم 

آرزوی من این است تو غزال من باشی...تک ستاره روشن در خیال من باشی 

آرزوی من این است در شبی پُر از رؤیا ...پیش ماه و تو باشم لحظه ای لب دریا 

آرزوی من این است از سفر نگویی تو...تو هم آرزویی کن اوج آرزویی تو 

آرزوی من این است مثل لیلی و مجنون ...پیروی کنیم از عشق، این جنون بی قانون 

آرزوی من این است زیر سقف این دنیا ...من برای تو باشم ، تو برای من؛ تنها 

آرزوی من این است...آرزوی من این است...آرزوی من این است....

دوستت دارم...

  

مرا صدبار از خود برانی 

                               

                           دوستت دارم 

 

به زندان خیانت هم کشانی 

                         

                            دوستت دارم  

چه سود از مهر ورزیدن 

 

                        چه حاصل از وفا کردن 

 

مرا لایق بدانی یا ندانی 

 

                         دوستت دارم

آخر قصه من و تو...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.